سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : جمعه 91/11/20 | 12:1 عصر | نویسنده : بابک استقلالی

در گفت‌وگو با ایسنا عنوان شد

 

تحلیل ذوالفقارنسب از مسائل روز فوتبال/


تفاوت دژاگه و قوچان‌نژاد با بازیکنان ما در چیست؟

مربی اسبق تیم ملی

مربی اسبق تیم ملی فوتبال معتقد است که پیروزی ایران برابر لبنان در بازی چهارشنبه گذشته و شکست برابر این حریف در دور رفت مقدماتی جام جهانی از بی‌برنامه بودن فوتبال ایران حکایت می‌کند.

 

خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با بیژن ذوالفقارنسب درباره برد تیم ملی فوتبال برابر لبنان، وضعیت بازیکنان، تفاوت فوتبالیست‌های داخلی و لژیونرهای تازه وارد، عرق ملی‌پوشان به پیراهن تیم ملی و مساله اخلاق بین فوتبالی‌ها و اهالی رسانه گفت و گویی انجام داده است که در ادامه می‌خوانید:

 

* از پیروزی تیم ملی برابر لبنان شروع کنیم. چهارشنبه روز خوبی برای فوتبال ایران بود، نظر شما چیست؟

 

- پیش از هر چیز باید بدانیم که چهارشنبه با حریفی بازی کردیم که چند ماه قبل در بیروت از آن شکست خورده بودیم، آن باخت تلخ و این پیروزی خیلی خوب نشان می‌دهد که فوتبال ما به هیچ وجه حرفه‌ای نیست. فوتبال ما فاقد برنامه و لیگ منظم و پویا است.

 

* یعنی شما معتقدید بین بازی روز چهارشنبه و بازی رفت دو تیم در مقدماتی جام جهانی ارتباط معناداری وجود دارد؟

 

- به اعتقاد من در آن بازی که با شکست ما همراه شد، فدراسیون فوتبال، کادر فنی و بازیکنان بازی را بسیار بی‌اهمیت و ضعیف تلقی کرده بودند و تیم ملی را از پیش برنده می‌دانستند. به همین دلیل هیچ تمرکز و جدیتی برای آن بازی وجود نداشت. پس چگونه است که پس از چند ماه همان تیم را با اختلاف پنج گل شکست می‌دهیم؟ پاسخ روشن است! پیروزی پر گل ما برابر لبنان فقط به دلیل تمرکز، برنامه‌ریزی ویژه و دقت شدید کادر فنی به دست آمد.

 


بیژن ذوالفقارنسب

 

 

* آیا فاصله فوتبال ما و لبنان همین قدر زیاد است؟

 

- ظرفیت فوتبال لبنان همین است که چهارشنبه دیدیم. اختلاف سطح ما و آنها در هر شرایطی حداقل سه گل به نفع ایران است. ما نباید فریب پنج گلی را که زدیم بخوریم.

 

* در مجموع بازی را چطور دیدید؟

 

- بازی از سوی تیم ما خیلی خوب بود. همه بازیکنان انگیزه بالایی داشتند. آمادگی روحی و فیزیکی آنها در حد مطلوب بود و ترکیب نفرات و عملکرد خطوط مختلف بسیار رضایت بخش بود. درون دروازه‌، رحمان احمدی کمترین مشکل را داشت، چون خط دفاع ما منظم و بدون اشتباه کار کرد. در خط میانی تیموریان، نکونام و جباری بسیار دونده و خلاق ظاهر شدند و سه عنصر هجومی ما یعنی شجاعی، دژاگه و قوچان نژاد هم خیلی خوب دویدند و بسیار هدفمند بازی کردند. در مجموع تیم ما دیروز بازی خوبی مقابل درجه دو یا سه لبنان برگزار کرد.

 

* حضور بازیکنانی مثل دژاگه، قوچان نژاد، تیموریان، شجاعی و جباری که در بازی

رفت در مقدماتی جام جهانی غایب بودند، چقدر در این نتیجه‌ تاثیرگذار بود؟

 

- کادر فنی در آن بازی فکر می‌کرد که می‌تواند با نفرات جایگزین حریف را شکست دهد. باز هم تاکید می‌کنم که فدراسیون و کادر فنی در آن بازی حریف را دست کم گرفتند. در ورزش قهرمانی و حرفه‌ای این گونه اشتباه‌ها جبران ناپذیر هستند.

 

* گویی فوتبال ایران بالا و پایین زیادی دارد؟

 

- بله! متاسفانه فوتبال ما از ثبات برخوردار نیست و فراز و نشیب‌ زیادی دارد. ما گاهی خیلی خوب هستیم و گاهی خیلی بد. تیم ملی ما مقابل تیم‌های قوی با تمام وجود بازی می‌کند و بازیکنان از نظر روحیه جنگندگی، آمادگی کاملی برای مبارزه دارند و در مقابل تیم‌های ضعیف‌تر، عملکرد ضعیفی داریم.

 

* تیم ملی پیش از بازی با لبنان با کناره‌گیری رحمتی و عقیلی


از بازی‌های ملی روبرو شد. نظر شما درباره این رفتار چیست؟

 


بیژن

 

- به نظرم رفتار بازیکنان ملی باید حرفه‌ای باشد. حتی بازیکنانی مثل دژاگه و قوچان نژاد خوب می‌دانند که اگر به همراه تیم ملی به جام جهانی بروند جهش فوق‌العاده‌ مثبتی در فوتبال‌شان ایجاد می‌شود. این دو به خوبی درک کرده‌اند ه حضور در یک ویترین بین‌المللی معتبر مثل جام جهانی منافع شخصی هم برایشان به دنبال دارد. آنها این اخلاق را از 12 سالگی آموزش دیده اند. فوتبالیست‌های داخلی که ملی‌پوش هستند، ولی به دلایلی از تیم ملی کناره‌گیری می‌کنند، به اعتقاد من شناختی از ورزش حرفه‌ای ندارند.

 

* این حرفه‌ای بودن کاملا در سبک بازی دژاگه و قوچان نژاد هم دیده می‌شود.


حرکات آنها و تمرکزشان در بازی به نظر می‌رسد از سایرین بیشتر است.


قوچان نژاد

 

- برای توضیح این مساله یک مثال می‌زنم. روی گل چهارم دژاگه نفوذ کرد و یک لحظه نگاه کرد و فهمید که قوچان نژاد هنوز به موقعیت نرسیده کسری از ثانیه مکث کرد و بعد پاس داد. اینجا اگر یک فوتبالیست داخلی بود سریع حرکت می‌کرد و موقعیت را هدر می‌داد، قوچان نژاد هم اگر حرفه‌ای نبود سریع‌تر حرکت می‌کرد و در آفساید قرار می‌گرفت. این هماهنگی به دلیل تمرین‌های زیاد دو بازیکن با هم نبود، چون آنها با هم تمرین زیادی نکرده بودند، بلکه اصول حرفه‌ای را یاد گرفته‌اند.

 

* و فوتبالیست‌های ایرانی از آموزش حرفه‌ای محروم هستند.

 

- اکثر فوتبالیست‌های ایرانی تربیت شده آکادمی و سیستم‌های اصولی نیستند و فوتبال را به صورت سنتی آموزش دیده‌اند. اکثر آنها سابقه بازی‌های زیادی را در سنین 13 تا 16 سالگی ندارند. تفاوت آنها با بازیکنان حرفه‌ای بسیار چشمگیر است و این اختلاف به این زودی جبران نمی‌شود! تنها راه سریع برای ما استفاده از بازیکنان با هوشی مثل مجتبی جباری است. این بازیکن ممکن است که آموزش زیادی ندیده باشد، اما فوق‌العاده‌ با هوش است. در بین سایر بازیکنان ما هم کسانی هستند که با دوندگی و تلاش زیاد، عقب ماندگی هوش و حرفه‌ای خود را جبران می‌کنند. برای برطرف شدن این مشکل به طور کلی باید در باشگاه‌ها آکادمی به وجود بیاید.

 

* شما همیشه به عنوان یک مربی اخلاق مدار معروف بوده‌اید. این روزها شاهد حضور

گسترده افرادی هستیم که اخلاق را زیر پا می‌گذارند و برای رسیدن به مقصود خود

حاضرند هر کاری کنند. نمونه‌اش در بین اهالی رسانه و جامعه فوتبال فراوان است.

نظر شما در این رابطه چیست؟

 

- متاسفانه هیچ معیاری برای معرفی کردن ورزشکاران و مربیان خوب نداریم. خیلی از خبرنگاران و نویسنده‌ها هم با توجه به جایگاه خود این توان را دارند که درباره یک بازیکن یا مربی اضافه گویی کنند و خارج از ظرفیت آنها بزرگنمایی کنند. وقتی رسانه‌ها خارج از ظرفیت یک نفر قلم فرسایی کنند، این مساله در جامعه هم اثرگذار خواهد بود. این مساله حتی در رسانه‌های دیداری هم مشهود است. می‌بینیم که خیلی از افراد بدون برخورداری از ظرفیت‌های لازم مورد توجه ویژه قرار می‌گیرند و به خاطر ظرفیت پایین خود را بزرگ می‌دانند و رفتارهایی از آنها سر می‌زند که در یک جمله ماهیت و هویت فرهنگی ورزش را زیر سوال می‌برد. به همین دلیل است که می‌بینیم اقشار تحصیلکرده و دانشجوها و افرادی که از هوش بالایی برخوردارند کمتر به اخبار ورزشی توجه می‌کنند. متاسفانه بسیاری از مطالب رسانه‌های ورزشی با شایعات و حواشی همراه است و به کسانی می‌پردازد که ظرفیت‌های فرهنگی و حتی ورزشی را ندارند. در نتیجه‌ پرداختن به برخی افراد قالب‌های پوچی را به وجود می‌آورد که زمانی این قالب‌های پوچ می‌ترکد و رفتارهای ناهنجاری را به وجود می‌آورد.

 

* رفتارهای ناهنجاری که تعدادشان کم هم نیست!

 

- یک نمونه‌اش اتفاقی بود که در بازی پرسپولیس و داماش رخ داد و تصویرش در رسانه‌های خارجی هم پخش شد و نیز پاسخگویی‌هایی که مدیران برخی باشگاه‌ها در برنامه‌های تلویزیونی داشتند. همچنین رعایت نکردن حداقل مسایل فرهنگی و یکسری برخوردهای فیزیکی با خبرنگاران و مردم عادی و مثال‌های دیگر هم ناشی از این بحث‌های اغراق آمیز درباره افراد کم ظرفیت و آدم‌های کوچک است.

 

* در پایان اگر صحبتی با رسانه‌ها دارید بفرمایید.

 

من بخشی از مشکلات را متوجه روزنامه‌ها ، سایت‌ها و اهالی مطبوعات می‌دانم که بدون مطالعه و ارزیابی مناسب به بزرگنمایی افراد کوچک می‌پردازند. رسانه‌ها باید از این رفتار دوری کنند.




پیچک